102- از امام صادق(ع) روايت است كه حضرت در برخى از كتابها چنين خوانده است كه خداى تبارك و تعالى مىفرمايد:
سوگند به عزّت و جلالم و بزرگوارىام و بلندى من بر عرشم كه آرزوى هر كه را كه چشم آرزويش به مردم است با نوميد نمودنش قطع مىكنم و در نزد مردمان جامه ذلّت بر او مىپوشانم و او را از نزديكى خودم به كنار مىزنم و از فضل خود او را دور مىكنم. آيا در سختىها چشم آرزويش به غير من دوخته مىشود در حالى كه سختىها به دست من است و آيا به غير من اميد دارد و با فكر خود در غير مرا مىكوبد در حالى كه كليد درهاى بسته به دست من است و درگاه من به روى هر كه مرا بخواند باز است؟
در ادامه حدیث قدسی قبل امام صادق(ع) از برخى از كتابهای آسمانی از خداى تبارك و تعالى این گونه نقل مىفرمايند: پس چه شده است كه او را مىبينم كه از من غافل گشته است؟ با وجود و بخشش خودم چيزى را كه از من درخواست نكرده است به او عطا كردهام سپس آن را از او گرفتهام پس او باز گشت آن را از من نخواسته و از غير من آن را درخواست مىكند آيا در مورد من مىپندارى كه منى كه پيش از درخواست عطا مىكنم اگر از من درخواست شود سائل خود را اجابت نمىكنم؟
در ادامه حدیث قدسی قبل امام صادق(ع) از برخى از كتابهای آسمانی از خداى تبارك و تعالى انتهای حدیث را این گونه نقل مىفرمايند: آيا من بخيل هستم كه بندهام مرا بخيل پندارد؟ آيا جود و كرم از آن من نيست؟ آيا عفو و رحمت به دست من نيست؟ آيا من محلّ [بر آورده شدن] آرزوها نيستم؟ پس چه كسى به جز من آرزوها را قطع مىكند؟ آيا آرزوكنندگان از اينكه به غير من چشم آرزو بستهاند نمىترسند؟ پس اگر همه اهل آسمانها و زمين من آرزو كنند و من آرزوى همه را بر آورده سازم از ملك من به اندازه ذرّهاى كم نمىشود و چگونه ملكى كه من متولّى و متصدّى آن هستم كم مىشود؟ پس اى تيره بختى باد بر نوميدان از رحمت من و اى تيره بختى باد بر كسى كه مرا عصيان كند و مراقب من نباشد.
این حدیث به سبب مضامین توحیدی والایی که دارد سبب شده در زمان های گذشته توسط بزرگان به عنوان متن دروس اخلاقی و سلوکی مورد استفاده قرار گیرد.
جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص:۷۵