امام حسین(ع) که تا این زمان سکوت کرده بود، اقدام به دادن پاسخ کرد. این پاسخ، همراه با یک اقدام عملى براى سنجش وضعیت کوفه و گرفتن درصد اطمینان به کوفیان صورت گرفت. در این نامه امام محتوای نامههاى متعدد کوفیان را با این عبارت بیان فرمودند که: و مقالة جلّکم: انّه لیس علینا إمام، قأقبل لعلّ الله أنْ یجمعنا بک على الهُدى و الحقّ.(حرف اکثریت شما این بود که ما امامی نداریم. پس تو به سوی ما بیا بلکه خدا بوسیله تو ما بر حق و هدایت جمع کند)
بر این اساس، من، برادرم، عموزاده ام و فرد مورد اعتماد از اهل بیتم را میفرستم. به او گفتهام تا از حال و کار و عقیده شما مرا آگاه سازد. اگر او به من نوشت که آراى شما همان است که در نامههایتان آمده، نزد شما خواهم آمد.
سپس امام افزودند: فلعمرى ما الإمام إلاّ الحاکم بالکتاب، القائم بالقسط، الدائن بدین الحق، الحابس نفسه على ذات اللّه و السّلام.(39) امام، امام نیست مگر آن که به کتاب خدا عمل کند، عدالت را اجرا کند، باور به دین حق داشته باشد و خود را وقف خداوند کند.
پ.ن:
39. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 353