احادیث کتاب جهادالنفس

از امام صادق «علیه السّلام» در حدیثى طولانى روایت است كه فرمود: خداوند ایمان را بر تمامى اعضاى فرزند آدم واجب ساخت و آن را بر اعضاى او تقسیم و در تمامى آنها پخش نمود. پس هیچ عضوى از اعضاى وى نیست جز اینكه ایمانى بر عهده او نهاده شده كه آن ایمان غیر از ایمانى است كه بر عهده عضو دیگر قرار داده شده است.

سخن امام «علیه السّلام» ادامه دارد تا آنجا كه مى‏ فرماید: امّا آن ایمانى كه بر قلب واجب گشته، اقرار نمودن و معرفت یافتن و پیمان بستن و خوشنودى و تسلیم در برابر اینكه هیچ معبودى جز اللَّه نیست او یگانه است و شریكى ندارد معبودى یكتا كه مصاحب و فرزندى ندارد و اینكه محمّد «صلّى اللَّه علیه و آله» بنده و فرستاده اوست، و اقرار نمودن به هر پیامبر با كتابى كه از جانب خداوند آمده است و این همان اقرار و معرفتى است كه خداوند بر قلب واجب ساخته است.

امام صادق «علیه السّلام» در ادامه فرمودند:
و عمل قلب همین است و گفتار خداوند عزّوجلّ كه كافران را كاذب مى‏ شمرد، «مگر كسى كه به زور و اجبار اظهار كفر نموده در حالى كه دلش به ایمان آرمیده است-نحل106» ناظر به همین معنا است.

و فرمود: «هان آگاه باشید كه دلها با یاد خدا آرام مى‏ گیرد-رعد28»

و فرمود: «اى پیامبر! اندوهناك مباش از آنانى كه دهان هاشان اظهار ایمان مى‏كند ولى دل هاشان ایمان نیاورده است-مائده 41»

و فرمود: «اگر آنچه را كه در درونتان است آشكار یا پنهان كنید خداوند به سبب آن شما را به پاى حساب مى ‏كشد. پس هر كه را بخواهد مى ‏بخشاید و هر كه را بخواهد عذاب مى ‏كند-بقره 284»

پس این همان اعتراف و معرفتى است كه خداوند بر قلب واجب ساخته و كار قلب همین است و این اقرار و معرفت، به منزله سر ایمان است.

امام صادق «علیه السّلام» در ادامه فرمودند:

خداوند بر زبان، گفتن و اقرار نمودن به ایمانى را كه قلب بر آن پیمان بسته است را واجب نمود، خداوند تبارك و تعالى گوید:«و به مردمان نیكى را بگویید-بقره 83»

و فرمود: «بگویید ایمان آوردیم به آنكه بر ما و شما فرستاده شد و معبود ما و شما یكى است و ما مطیع فرمانبر او هستیم-عنکبوت 46»

پس این گفتن و اقرار نمودن همان چیزى است كه خداوند بر زبان واجب ساخته است و عمل زبان همین است.

امام صادق «علیه السّلام» در ادامه فرمودند:

خداوند بر گوش واجب ساخت كه از گوش فرا دادن به چیزى كه خداوند آن را حرام نموده است دورى كند و از شنیدن آنچه كه شنیدنش بر او حلال نیست و مورد نهى خداوند عزّوجلّ است خوددارى نماید و به آنچه كه شنیدنش خداى را خشمگین مى ‏كند گوش مسپارد خداى عزّوجلّ در این باره فرموده است:

«و به تحقیق در كتاب بر شما چنین فرستاد كه هر گاه شنیدید كه به آیات خدا كفر ورزیده مى‏ شود و آیات الهى به استهزاء گرفته مى‏ شود پس با آن كافران منشینید تا اینكه به سخن دیگرى بپردازند- نساء 140»

امام صادق «علیه السّلام» در ادامه فرمودند:
سپس موردى را كه مؤمن از روى فراموشى در چنین مجلسى نشسته است را استثنا نموده و فرموده: «و اگر شیطان فراموشت ساخت، پس از یاد آمدنت با چنین گروه ستمكارى منشین-انعام 68»

و فرمود: «پس بشارت ده بندگان مرا آنانى كه به سخن گوش فرا مى ‏دهند و از سخن نیكوتر پیروى مى ‏كنند، اینان كسانى هستند كه خداوند آنان را هدایت فرموده و اینان همان خردمندانند- زمر 17و18»

و فرمود: «به حقیقت كه مؤمنان رستگارند همان ها كه در نمازشان فروتن و همواره از گفتار و كردار بیهوده گریزانند و زكات مال خویش را مى‏ پردازند- مومنون 1تا4»

و فرمود: «آنان هرگاه بیهوده ‏اى را بشنوند از آن دورى مى‏ گزینند- قصص 55»

و فرمود: «و هر گاه بر بیهوده ‏اى گذر كنند از كنار آن كریمانه مى‏ گذرند- فرقان 72»

پس این همان ایمانى است كه خداوند بر گوش واجب ساخته است كه به آنچه كه بر او حلال نیست گوش ندهد و عمل گوش همین است و این از ایمان است.

امام صادق «علیه السّلام» در ادامه فرمودند:
و بر چشم واجب ساخت كه به آنچه كه خداوند بر او حرام نموده نظر نكند و از دیدن آنچه كه دیدنش مورد نهى الهى است خوددارى كند و عمل چشم این است و این از ایمان است.

خداوند تبارك و تعالى فرمود:
«اى پیامبر! به مؤمنین بگو كه دیدگانشان را از دیدن حرام فرو بندند و عورت‌هایشان را حفظ كنند- نور 30» یعنى دیدگان خود را از دیدن عورت هاى دیگران حفظ كند و به عورت برادر خود نظر نكند و عورت خود را نیز از دید دیگران محفوظ دارد.
و فرمود: «به زنان مؤمن بگو دیدگان خود را از دیدن حرام بر بندند و عورت هایشان را حفظ كنند- نور 31» یعنى دیدگان خود را نگه دارند از اینكه یكى به عورت دیگرى نظر كند و عورت خود را از تیررس دید دیگران دور نگه دارد.

راوى گوید: حضرت فرمود: هر جایى كه در قرآن كریم سخن از حفظ نمودن عورت آمده است مراد حفظ نمودن عورت از زنا است مگر این آیه كه مراد، حفظ نمودن از نظر است، سپس آنچه را كه خداوند بر قلب و دیده و زبان واجب نموده در آیه دیگرى به رشته كشیده است و فرموده: «نمى ‏توانید نهان دارید شهادتى را كه گوش هایتان و دیدگانتان و پوست هایتان بر علیه شما مى‏ دهند- فصلت 22»
مراد از جلود (پوست ها) در این آیه، عورت ها و ران ها است. و فرمود: «از آنچه كه به آن علم و آگاهى ندارى پیروى مكن زیرا از هر یك از گوش و دیده و دل پرسیده مى ‏شود- اسراء 36»

این آن چیزى است كه خداوند بر چشمان واجب ساخته كه این فرو بستن چشم از حرام، عمل چشم است و این از ایمان است.

امام صادق «علیه السّلام» در ادامه فرمودند:
خداوند بر دو دست واجب ساخت كه آدمى با دو دست خود به سوى حرام روى نیاورد و به وسیله آن دو در به جاى آوردن دستور الهى بكوشد كه خداوند بر آن دو امورى را واجب ساخته است از قبیل پرداخت صدقه و ارتباط با خویشاوندان و جهاد در راه خدا و تهیه و استعمال طهور براى نمازها، پس فرمود:

«اى ایمان آورندگان هر گاه براى نماز بپا خاستید روی ها و دستهایتان را تا مرفق ها بشویید و مسح بر سر بكشید و پاهایتان را تا برآمدگى روى پا مسح كنید- مائده 6»

و فرمود: «پس هر گاه در میدان كارزار با كافران روبرو شدید گردن هایشان را بزنید تا آنگاه كه زمین‏ گیرشان سازید آنگاه بندهاى اسیرانشان را محكم ببندید پس در برابر آزادى آنان یا منّتى بر آنان مى‏ نهید و یا فدیه از ایشان مى‏ ستانید تا زمانى كه جنگ بارهاى خود را بر زمین نهد- محمد 4»

این آن چیزى است كه خداوند بر دو دست واجب نموده زیرا زدن كار دست هاست.

امام صادق «عليه السّلام» در ادامه فرمودند:
خداوند بر دو پا واجب ساخت كه به وسیله آن دو به سوى هیچ یك از معاصى نشتابى و واجب كرد كه به سوى آنچه كه مورد رضایت الهى است گام بردارى پس فرمود: «بر روى زمین خرامان و با تكبّر گام بر ندار زیرا تو هرگز نمى ‏توانى زمین را بشكافى و در بلندى به كوه ها نخواهى رسید- اسراء 37»

و فرمود: «و در راه رفتنت میانه رو باش و آوازت را فروكش كه ناخوش‏ ترین آوازها آواز خران است- لقمان 19»

و درباره شهادت دادن دست ها و پاها بر علیه خود و صاحب خود كه چگونه دستور الهى و واجبات او را ضایع كرده ‏اند فرمود: «امروز بر دهان هاشان مهر مى‏ نهیم و دستان آنها با ما سخن گویند و پای هاشان به آنچه كه كسب كرده ‏اند گواهى دهند- یس 65»

پس آنچه كه گفته شد چیزهایى است كه خداوند بر دست ها و پاها واجب ساخته و عمل دست و پا همین است و آن از ایمان است.

امام صادق «عليه السّلام» در ادامه فرمودند: خداوند بر چهره واجب ساخت كه در شب و روز در هنگامه نماز براى او به خاك افتد پس فرمود: «اى ایمان آورندگان ركوع كنید و سجده كنید و پروردگارتان را عبادت كنید و كار خیر انجام دهید باشد كه به رستگارى برسید- حج77»

این ها كه گفته شد واجبات چهره و دستان و پاهاست و خداوند در جاى دیگرى فرموده است كه: «سجده‏ گاه ها از آن خداست پس با او كس دیگرى را نخوانید- جن 18»

راوى گوید: حضرت در ادامه فرمود: پس كسى كه خداوند را در حالتى ملاقات كند كه اعضاى خود را حفظ نموده و به واجبات الهى در مورد هر عضوى از اعضایش وفا كرده خداوند عزّوجلّ را با ایمان كامل ملاقات كرده است و او اهل بهشت است امّا كسى كه در مورد واجبى از واجبات خیانت كرده یا از دستور الهى سرباز زده خداوند را با ایمان ناقص دیدار خواهد كرد. و بدانید كه مؤمنان، با ایمان كامل به بهشت داخل مى ‏شوند و كسانى كه در انجام واجبات كوتاهى نموده‏ اند با ایمان ناقص به دوزخ وارد مى ‏گردند.

جهاد النفس وسائل الشیعه / ترجمه افراسیابى، ص: 11 تا 17

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *