واقعه طف

نوشته‌اند که وى روى تیرهایش، نامش را نوشته بود و شعارش این بود: «أنا الجملى أنا على دین على». وی به صورت اسیر نزد عمر سعد آورده شد در حالی که همچنان خون از محاسنش جارى بود و فریاد می‌کشید: لو بقیتْ لى عضدٌ و ساعدٌ ما أسرتمونى؛ اگر بازو و دستى برایم مانده بود، نمى توانستید مرا به اسارت درآورید. وقتى شمر خواست گردنش را بزند، نافع گفت: به خدا سوگند اگر تو مسلمان بودى، براى تو دشوار بود که پاسخ خون ما را در درگاه خداوند بدهى. ستایش خداى را که مرگ ما را براى اجرا در دست بدترینِ خلق خود قرار داد. پس از آن شمر وى را به شهادت رساند.(232) گفتنى است که نافع از یاران امام على(ع) و از تربیت‌یافتگان مکتب آن حضرت بود. (233)
اخبار دیگری درباره شهادت شماری از یاران امام حسین (ع) در مآخذ آمده است که برای اطلاع در آن باره باید به منابع مفصل‌تر رجوع کرد.

232. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 441 ـ 442
233. به این مطلب در مقتل منسوب به ابومخنف اشارت رفته با این عبارت: «و کان ربّاه أمیرالمؤمنین(ع)».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *