در این شب، امام(ع) به اصحاب فرمود: قوموا، فاشربوا من الماء یکن آخر زادکم، و توضّأوا و اغسلوا ثیابکم لتکون أکفانکم. (153) (برخیزید و آب
در این شب، امام(ع) به اصحاب فرمود: قوموا، فاشربوا من الماء یکن آخر زادکم، و توضّأوا و اغسلوا ثیابکم لتکون أکفانکم. (153) (برخیزید و آب
شب عاشورا شب عاشورا، امام حسین(ع) اصحاب و افراد خاندانش را گرد آورد. حمد و ثناى الهى گفت و از این که خداوند نبوّت را
حبیب بن مظاهر هم در این لحظه با کوفیان سخن گفت: بد مردمانى هستند کسانى که ذریه پیامبرشان را بکشند؛ و عُبّاد و شب زنده
تصمیم بر جنگ از عصر تاسوعا شمر عصر روز پنج شنبه نهم محرم وارد کربلا شد (برخى جمعه را نهم محرم میدانند) و آخرین پیام
این حدسها چنین است که امام (ع) از عمر بن سعد خواسته تا هر دو سپاه را رها کنند و نزد یزید بروند! اما عمر
گفتگوهای امام حسین (ع) با عمر بن سعد گفتگوهاى چندى میان امام حسین(ع) و عمر بن سعد در این روزها صورت گرفت. امام در صحبت
این نامه اشاره به کندن چاه توسط امام حسین(ع) دارد که ظاهرا سودى در بر نداشته است. روز نهم که تشنگى اصحاب کاروان جدى شد،
آغاز سختگیری بر لشکر امام حسین (ع) از روز هفتم محرم، بر اساس فرمانى که عبیدالله فرستاد، قرار شد تا میان سپاه امام و آب
نمونه دیگر مسلم بن عَوْسجه بود که وى نیز از شیعیان مقیم کوفه بود که به امام حسین(ع) پیوست. این نشان میداد که اگر شیعیان
هرثمة بن سلیم که از شیعیان على بن ابى طالب(ع) بوده، از کسانى بود که به کربلا آمد و از آنجا گریخت. وى در این باره یادآور شد که وقتى در مسیر صفین با امام على(ع) در اینجا آمدند، حضرت مشتى از خاک کربلا برداشت و فرمود: واهًا لک یا تربة! لیحشرنّ منک قوم یدخلون الجنّة بغیر حساب. وى میگوید: وقتى در سپاه کوفه به کربلا رسیدم، خدمت امام رفتم و ماجرا را تعریف کردم و گفتم اکنون نه میخواهم با تو باشم و نه علیه تو. حضرت فرمود: از اینجا بگریز و شاهد کشته شدن من مباش که هیچ کس شاهد آن نخواهد بود مگر آن که خداوند او را در آتش خواهد سوزاند. و من هم از آنجا گریختم. (117) پیوستن برخى از شیعیان به طور تک تک در روزهاى آخر ادامه یافت. یکى از آنان عبدالله بن عمیر کَلْبى مجاهد در جبهههاى جنگ با کفار بود. وقتى دید عدهای در نخیله کوفه آماده جنگ با امام حسین(ع) میشوند، گفت: من علاقمند بودم در جهاد با مشرکین شرکت کنم؛ اما اکنون احساس میکنم نبرد با کسانى که به جنگ حسین فرزند فاطمه میروند، اولى است. آن گاه به خانه آمد و این مطلب را با همسرش در میان گذاشت. همسرش از سخن وى استقبال کرد و گفت: درست دریافته اى؛ من هم با تو میآیم. ایندو شبانه از کوفه خارج شده به امام حسین(ع) ملحق شدند، فخَرَج بها لیلاً حتى أتى حُسَینا فاقامَ معه. (118) حبیب بن مظاهر از شیعیان برجسته کوفه بود که در همین ایام به امام حسین(ع) پیوست. وى کوشید تا شمارى از طایفه بنى اسد را که در آن نزدیکى زندگى میکردند به امام حسین(ع) ملحق سازد؛ آنان را راضى کرد، اما سپاه ابن زیاد از راه رسید و مانع شد. (119) 117. وقعة صفین، صص 140 ـ 140 118. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 429 119. انساب الاشراف، ج 3، ص 180
شیعیان کوفه چه میکردند؟ شیعیان کوفه، این زمان که لشکریان ابن زیاد برای اعزام به کربلا عزیمت میکردند، در چه حالی بودند و چه میکردند؟
رقم سپاه کوفه را تا 35 هزار نفر نوشته اند، که ممکن است بسیارى از آنان از نیمه راه گریخته باشند. فرماندهان سپاه به طور
طراحی و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری رسانه