سومین مرحله از زمان رسیدن سپاه حرّ آغاز میشود. این زمانى است که حر میکوشد تا امام(ع) را به کوفه برده، به ابن زیاد تحویل بدهد. در اینجا هدف امام(ع) گریز از دست ابن زیاد و اصرار بر نرفتن به سمت کوفه است. پیشنهاد بازگشت به مکه را مطرح میکند که همچنان تا زمان آمدن سپاه عمر بن سعد به کربلا ادامه دارد. امام(ع) باز میگردد، اما حر نمى گذارد و در نهایت راهى میانه را انتخاب میکنند که به کربلا میرسد. امام(ع) میکوشد تا هرچه بیشتر از کوفه فاصله بگیرد. در این مرحله، هدف دور شدن از فضاى خشن کوفه است و تا زمانى ادامه دارد که سپاه کوفه امام(ع) را در کربلا متوقف میکند و اصرار دارد که یا آن حضرت بیعت با یزید کند یا آماده نبرد باشد.
چهارمین مرحله همینجاست. امام(ع) در اینجا شهادت را بر میگزیند. در اینجا دیگر نه بحث حکومت است، نه گریختن مصلحت جویانه از دست دشمن؛ اینجا پاى عزت و شرافت و شهادت در میان است و امام(ع) این را به عنوان یک هدف میپذیرد.
ما باید هر کدام از مراحل را جداى از یکدیگر مورد بررسى قرار دهیم و شرایط تاریخى آنها را از یکدیگر تفکیک کنیم.
در این میان، کسانی که خود «شهادت» را یک هدف سیاسی میدانند، چندان نیاز به این مرحله بندی هم ندارند. در میان نویسندگان معاصر شریعتی و هاشمی نژاد بر این باور بودند.