گوشهای از اخلاقیات امام حسین (ع)
بی مناسبت نیست اشارتی نیز به فضائل اخلاقی آن حضرت داشته باشیم.
یحیى بن سالم موصلى که از دوستداران امام حسین(ع) بود میگوید: با امام در حرکت بودیم، به در خانهای رسیدند و آب طلبیدند. کنیزى با قدحى پر از آب بیرون آمد. امام پیش از خوردن آب، انگشتر نقره خود را از دست در آورده به او دادند و فرمودند: این را به اهلت بسپار، آنگاه به نوشیدن آب پرداختند.(16)
ابوبکر بن محمد بن حزم گوید: امام حسین(ع) از کنار صفّهای میگذشتند؛ در آن حال دیدند که گروهى از فقرا مشغول خوردن طعامى هستند.آنها از حضرت خواستند تا همراهیشان کند. امام فرمودند: خداوند متکبّران را دوست ندارد. آنگاه پایین آمده با آنها غذا خوردند. پس از آن به آنان فرمودند: شما مرا به سفره خود خواندید و من اجابت کردم؛ اکنون من شما را به سفره خویش میخوانم و شما اجابت کنید. آن وقت حضرت روى به رباب کرده و فرمودند: هر چه آماده کردهای حاضر کن.(17)
از امام باقر(ع) روایت شده است که امام حسین(ع) در سفر حج پیاده حرکت میکرد؛ در حالى که چهارپایان او پشت سرش حرکت میکردند.(18)
در نقلى دیگر هم آمده است که کنیزى دسته ریحانى را تقدیم امام حسین (ع) کرد. حضرت در برابر او را آزاد کردند. به حضرت گفته شد که شما تنها براى یک دسته گل او را آزاد کردى؟
حضرت فرمود: خداوند در قرآن ما را چنین ادب آموخته است که: و اذا حُییتُم بِتَحِیة فَحَیوا بِأَحْسَنِ مِنْها أو ردّوها، بهتر از دسته گل، آزاد کردن او بود.(19)