مرحوم علامه مجلسى در عین آنکه به نحوى از ماجراى کربلا برداشت سیاسى کرده و بحثهایی چون رسوایی امویان را یادآور شده است، در زمینه این برداشت شخصى در ارتباط با ثمرة قیام امام حسین(ع) براى پیروانشان چنین مینویسد: و باید دانست که این مذلّتهاى دنیا موجب مزید عزّت ایشان است و هدف امام حسین از قیام کربلا چه بود؟ یک پرسش مهم درباره قیام کربلا این است که اساساً حکمت شهادت امام حسین(ع) چه بوده است؟ آیا این شهادت شهادتی سیاسى است یا روحی و معنوی؟ خدا به اینها ذلیل نمى گردد. … حق تعالى نام آن بزرگواران را بلند گردانیده و علوم و کمالات ایشان عالم را فرا گرفته و دوست و دشمن بر ایشان در نماز و غیر نماز صلوات میفرستند و به شفاعت ایشان در درگاه خدا حاجت میطلبند… و هر روز چندین هزار کس به برکت زیارت ایشان مغفور میگردند و چندین هزار کس به برکت لعنت بر دشمنان ایشان مستحق بهشت میگردند و چندین هزار کس از برکت گریستن بر ایشان و محزون گردیدن از مصاب ایشان صحیفه سیئات خود را از لوث گناه میشویند و چندین هزار کس به برکت اخبار و نشر آثار ایشان به سعادت ابدى فایز میگردند و چندین هزار کس به برکت احادیث ایشان به درجه معرفت و یقین میرسند و چندین هزار کس به متابعت آثار ایشان و اقتداى به سنت ایشان به مکارم اخلاق و محاسن آداب محلى میگردند و چندین هزار کور ظاهر و باطن در روضات مقدسات ایشان شفا مییابند و آلاف و الوف از مبتلاى به بلاهاى جسمانى و روحانى از دارالشفاى بیوت رفیعه و علوم منیعه ایشان صحت مییابند.(294)
باید به این نکته توجه داشت که در جریان بسط نگرش صوفیانه در قرنهای ششم تا دهم، این نگرش، روی تحلیل حادثه کربلا نیز اثر گذاشت. به طوری که به طور جدی نگاه فقهی ـ سیاسی درباره عاشورا نبود و به طور عمده، نوعی تحلیل صوفیانه و صرفا قدسی از کربلا میشد.
294. مجموعه رسائل اعتقادى علامه محمد باقر مجلسى ص 199 ـ 19