تأثیر نهضت امام حسین(ع) در سقوط امویان
براى زوال و سقوط یک دولت، یک سرى عوامل نزدیک وجود دارد، یک سرى عوامل دور که هر دو در جاى خود اهمیت دارند. عوامل دور ممکن است از نظر زمانى با زمان سقوط فاصله داشته باشد، اما بىتردید و به دلایل تاریخى، نقش مهمى در زوال یک دولت دارد. در سقوط یک دولت عوامل نزدیک، مثل انقلابى فراگیر یا حمله خارجى، وقتى مؤثرند که بنیاد دولت حاکم ضعیف شده باشد؛ یعنى در جذب پشتوانه مردمى و ملى براى حمایت از خود ضعیف باشد. اگر این ضعف نباشد، انقلاب فراگیر محقق نمى شود، یا اگر حمله خارجى صورت گیرد، حمایت مردمى، میتواند دولت را نجات دهد.
بنى امیه سال 41 به قدرت رسیدند. سال 61 انقلاب عاشورا بود، سال 132 یعنى هفتاد و یک سال بعد، امویان سقوط کردند.
اکنون پرسش این است: عاشورا چه تأثیرى بر سقوط امویان داشت؟ به نظر میرسد عاشورا از دو زاویه در سقوط دولت اموى تأثیر داشت:
جهت اوّل: زیر سؤال بردن اسلامیت دولت بنى امیه؛ این مطلب در سخنان حضرت امام حسین(ع) آنجا که به معرفى یزید و ویژگىهاى وى میپردازد فراوان است. آن حضرت با تعبیر (و عَلَى الإسلام السّلام) اسلامیت دولت یزید و طبعا دولت اموى را زیر سؤال میبرد. امام(ع)، روى سگبازى و مشروبخوارى یزید انگشت میگذارد و از تغییر احکام و رواج بدعت ها سخن میگوید. دولت اموى که اساس آن با حیلهگرى معاویه آغاز شده بود، تلاش زیادى داشت تا خود را اسلامى نشان دهد. در اوج فساد اخلاقى حاکم بر دستگاه اموى، مسجد سازى وجود داشت. عبدالملک در اوج حمله به حجاز و مسلط کردن حجاج بر مردم، جامع اموى میساخت، مسجد الاقصى و مسجد صخره را در بیت المقدس تعمیر میکرد. حتى در زمان ولید مسجد پیامبر(ص) در مدینه را بازسازى و طلا کارى کردند.