تأثیر مشخص قیام امام حسین(ع) روى قیامهاى پس از آن
باید توجه داشت که قیام امام حسین(ع) جداى از آن که مربوط به عدم اجراى شریعت و مبارزه با منکر باشد، در اصل خط بطلانى بر مشروعیت سلطنت بنىامیه بود. بنابراین یک بار دیگر، پس از تلاشهاى امام على(ع) از سوى امام حسین(ع) که نواده پیامبر(ص) بود، بر این اصل تکیه شد که امامت حق امویان نیست. این نکتهای است که قیام عاشورا آن را استمرار بخشید و سرلوحه برنامه سایر علویان مانند زید بن على و فرزندش یحیى و دیگرانى بود که قیام را پیشه خود ساختند.
نکته دیگر شعارهایى بود که امام حسین(ع) مطرح کرد. اگر هدف امام را از قیام در سخنرانىهاى ایشان مرور کنیم، با آنچه که به عنوان شعار در سایر قیامهاى شیعى آمده، به مقدار زیادى تطبیق میکند. این اهداف معمولا در بحث بیعت مطرح میشود. یعنى مردمى که با یک رهبر انقلابى موافقت دارند، بر سر تحقق اهدافى با او بیعت میکنند. این بیعت از زمان پیغمبر(ص) وجود داشت وبعدها در زمان خلفاى بعد هم تکرار شد چنان که در کربلا نیز. نخستین رکن بیعت در قیامهاى علوى، دعوت مردم به کتاب خدا و سنّت رسول بود که به نوعى اشاره به عدم مشروعیت سنت خلفا بود؛ زیرا براى سنیان این ماجرا از زمان خلافت عثمان آغاز شده بود که مبناى بیعت عمل به کتاب خدا، سنت رسول وسنّت شیخین باشد؛ چیزى که امام على(ع) نپذیرفته بود.